جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۰ مرداد ۹, یکشنبه

شبی با خیام: (۴)



آنانکه محیط فضل و آداب شدند / در جمع کمال شمع اصحاب شدند / 
ره زین شب تاریک نبردند به روز / گفتند فسانه ای و در خواب شدند /

۱۳۹۰ مرداد ۶, پنجشنبه

آتئیسم ; میراثی که ارزش مبارزه را دارد- اسلاوی ژیژک


برای قرنها به ما گفته شده است که بدون مذهب ، ما چیزی بیش از حیوانات خودخواهی نیستیم که فقط برای منفعت و سهم خودمان می جنگیم و تنها اخلاقیاتمان [ اخلاقیات حاکم بر] گله ای از گرگهاست و تنها مذهب می تواند ما را به مراحل متعالی تر روحی و معنوی ترفیع بدهد ، به ما این چنین گفته شده است .



امروز، هنگامی که مذهب به عنوان سرچشمه خشونت جنایتبار در سراسر جهان پدیدار شده است ، تنها پشتگرمی  بنیادگرایان مسیحی، مسلمان و هندو ، سوء استفاده کردن از و منحرف کردن پیامهای متعالی معنوی است که بطور فزاینده ای حفره پوچ کیش و اعتقاد آنها را احاطه میکند و میپوشاند. چگونه میتوان شان و مقام آتئیسم را اعاده کرد ، یکی از بزرگترین مواریث اروپایی و شاید تنها شانس ما برای صلح ؟  

 بیش از یک قرن پیش « داستایوسکی» در کتاب برادران کارامازوف و دیگر آثار ، علیه خطرات اخلاق نیهیلیستی بی خدا هشدار داد و استدلال کرد که « اگر خدا وجود نداشته باشد، آنگاه همه چیز مجاز است » .   فیلسوف فرانسوی ، آندره گلوکسمان(1) ، حتی نقد داستایوسکی از نیهیلیسم بی خدا را در مورد حادثه 11 سپتامبر بکار برد و برای عنوان کتابش « داستایوسکی در منهتن » (2) را پیشنهاد کرد .  

  این استدلال نمی تواند بیشتر [ از استدلال بالا ] نادرست باشد : درس تروریسم امروزی این است که اگر خدا وجود داشته باشد، پس همه چیز ، از جمله منفجر کردن هزاران تماشاچی و ناظر بیگناه ، مجاز است ; حداقل برای آنهایی که مدعی اند مستقیما به نیابت از خدا عمل می کنند، زیرا بطور آشکار رابطه مستقیم با خدا فقط می تواند تخطی از تمام محدودیتها و ملاحظات انسانی را توجیه کند . بطور خلاصه بنیادگرایان با کمونیستهای « بی خدای» استالینیست ، که برای آنها نیز همه چیز مجاز بود ، نا متفاوت شده اند، زیرا آنها نیز خودشان را بمثابه وسیله مستقیم الوهیتشان ، ضرورت تاریخی پیشرفت به سوی کمونیسم ، درک می کردند.

   بنیادگرایان آنچه را انجام می دهند که بعنوان کردار نیک بمنظور برآوردن و واقعیت دادن به اراده الهی و نائل شدن به رستگاری ، درک می کنند. بیخدایان به سادگی ، آنها را به این دلیل که چیز خوبی برای انجام دادن است ، انجام می دهند. آیا این همچنین بیشترین تجربه مقدماتی ما از اخلاقیات نیست ؟ وقتی که من عمل نیکی را انجام می دهم، آن را نه بخاطر چشمداشت برای بدست آوردن لطف خداوند ، بلکه به این خاطر انجام می دهم که اگر آنرا انجام ندهم نمی توانم در آیینه به خودم نگاه کنم. پاداش یک عمل اخلاقی بوسیله معنا و تعریف خود آن عمل است.

« دیوید هیوم » این نکته را بصورت نیشداری خاطرنشان کرده است، هنگامی که نوشت : تنها راه احترام واقعی به خدا این است که اخلاقی رفتار کنیم هنگامی که وجود خدا را رد میکنیم.  

   دوسال پیش ، اروپاییها در حال بحث در این باره بودند که آیا باید در مقدمه قانون اساسی [اتحادیه] اروپا به مسیحیت اشاره شود ؟ بطور معمول ، توافقی با ارجاع به اصطلاح کلی « میراث مذهبی اروپا » ایجاد شد . اما پس میراث بسیار ارزشمندتر مدرن اروپایی ، آتئیسم ، کجا رفت ؟ [ چیزی که] یکتایی مدرن اروپا را ساخت ، اولین وتنها تمدنی که در آن آتئیسم تنها انتخاب کاملا مشروع و بر حق است و نه مانعی برای مسئولیت عمومی .



    آتئیسم میراثی اروپایی است که ارزش جنگیدن را دارد ، نه به خاطر اینکه فضای عمومی امنی را برای معتقدانس ایجاد کرد . به مباحثه ای که در لیوبلیانا ، پایتخت اسلوونی ، موطن من ، بعنوان مباحثه ای بر سر قانون اساسی شدت داشت ، ملاحظه کنید : آیا مسلمانان ( بیشترین تعداد کارگران مهاجر از جمهوریهای یوگسلاوی سابق ) مجازند که مسجد بسازند ؟ هنگامی که محافظه کاران در مقابل ساختن مسجد به دلایل فرهنگی، سیاسی و حتی از زاویه معماری موضع گرفتند ، ملادینا(3) هفته نامه لیبرال ، بطور استوار مطابق اهمیتی که برای حقوق مردمان جمهوریهای یوگسلاوی سابق قائل بود ، رک و راست از [ ساختن ] مسجد حمایت کرد و نه بطور حیرت آوری گرایشهای لیبرالی اش را نشان داد . ملادینا از جمله نشریات اندک اسلوونی بود که کاریکاتورهای محمد را مجددا چاپ کرد . برعکس ، تمامی کسانی که موافقت زیادی با اعتراضات شدید مسلمانان که این کاریکاتورها علت آن بود نشان دادند، همان کسانی بودند که مرتبا نگرانی شان را در مورد سرنوشت مسیحیت در اروپا ابراز میکردند .

 این اتحاد عجیب مسلمانان اروپا را با انتخاب دشواری مواجه میکند : تناه نیروی سیاسی ای که که آنها را به شهروندان درجه دو تقلیل نمیدهد و به آنها اجازه میدهد که فضایی برای بیان هویت اجتماعی مذهبی شان داشته باشند ، همان لیبرالهای آتئیست « بی خدا» هستند . هنگامی که نزدیکتری کسان به عملکرد اجتماعی آنها ، تصویر آینه وار مسیحی شان ، بزرگترین دشمنان سیاسی آنها هستند.

تناقض اینجاست که تنها همپیمانان واقعی مسلمانان آنهایی نیستند که ابتدائا کاریکاتورهای محمد را به خاطر ارزش شوک آور آنها [ علیه مسلمانان] منتشر کردند ، بلکه کسانی هستند که به خاطر آرمان آزادی بیان آنها را دوباره انتشار دادند.

   هنگامی که یک آتئیست واقعی هیچ نیازی ندارد که وضع خود را با تحریک مومنان بوسیله توهین به مقدسات [ آنها ] تقویت کند ، او همچنین تقلیل دادن مسئله کاریکاتورهای محمد به احترام به اعتقادات دیگران را نفی میکند . احترام برای عقاید دیگران به عنوان والاترین ارزش تنها میتواند یکی از این دو چیز باشد : هر یک از ما با دیگری بطور محترمانه و رئیس مآبانه رفتار کند تا از آسیب رساندن به او به منظور نابودکردن توهماتش جلوگیری کنیم ، یا حالت نسبی تعدد « رژیمهای حقیقت » را بپذیریم و تکلیف دشوار پافشاری صریح بر حقیقت را مردود سازیم.

اسلاوُی ژیژک
ترجمه : هامان نویدپور




۱۳۹۰ مرداد ۵, چهارشنبه

مذهب بهترین چیز برای خاموش نگاه داشتن مردم عادی است.



سخن روز:

مذهب بهترین چیز برای خاموش (ساکت) نگاه داشتن مردم عادی است. 

"ناپلئون بناپارت"



بازگردان: شکاک منطق 



Quote of Today:




Religion is excellent stuff for keeping common people quiet.




- Napoleon Bonaparte -




۱۳۹۰ مرداد ۴, سه‌شنبه

شبی با خیام: (۳)




ای دل تو به ادراك معما نرسی، / در نكتهء زيركان دانا نرسی؛ /
اينجا ز می و جام، بهشتی میساز / كانجا كه بهشت است رسی يا نرسی! / 

* فرتور: شراب سرخ، برند شیراز، با نام تجاری عمر خیام و شعار  به ایتالیایی: شراب عرفان "Vino del mistico"


لویس بلک, شوخی با جورج بوش و آفرینش (بازگردانی به پارسی زیر ویدئو در همین وبلاگ انجام شده)




* لویس بلک طنزپرداز آمریکایی که در یک خانواده یهودی بزرگ شده و بخاطر همراهی در برنامه "دیلی شو" جان استوارت هم معروف شده.

بازگردانی به پارسی: در این بخش وی به شوخی با اعتقادات بوش می پردازد. می گوید: من باور نمی کردم که امریکا در این زمان رییس جمهوری داشته باشد که بجای فرگشت به آفرینش اعتقاد داشته باشد. اما جورج بوش دارد. دلیلش چیست؟ از کتاب عهد قدیم خوانده! کتاب دینی من یهودی و آن کتاب برای شما مسیحیان به اندازه کافی خوب نبود. بود؟ شما یک کتاب بهتر با شخصیت های بهتری ساختید و اسمش را گذاشتید عهد جدید. هر یکشنبه هستند مبلغین مسیحی که در برنامه تلویزیون کتاب ما را برای شما تفسیر می کنند! آیا دیده اید که یک خاخام عهد جدید را تفسیر کند؟ نه چون کتابش نیست. من خیلی دوست دارم به آفرینش ایمان بیاورم اما نمی توانم چون دارای عقل هستم...

فراموش نکنیم که سنگواره ها (فسیل ها) وجود دارند. اگر باور نکند سنگواره را بر سر وی می کوبم. هستند مردمانی که اعتقاد دارند که انسان و دایناسورها در یک زمان زندگی می کردند. تنها یک جواب برای آنها وجود دارند: آنها آدمهای روان پریشی هستند. این آدمها پویانمای "دوران پارینه سنگی" (کارتون عصر حجر یا فلینت استونز) را یک مستند واقعی می پندارند.  فردی به سراغ من آمد و گفت: لویس سنگواره ها کار دست شیطان است! این دیدگاه آنقدر مرا شگفت زده کرد که من حتی فراموش کردم نفس بکشم. گویا که شیطان یک کارخانه سنگواره سازی دارند و روزانه ملیون ها سنگواره می سازد و آرتاسر جهان زیر خروارها خاک پنهان می کند، تنها برای اینکه مغز کوچک مرا گیج کند!  


* اگر کژی و کاستی در بازگردانی به پارسی هست پوزش می خواهم، توان بنده بیش از این نیست. 

انسان تنها جانوری است که همسایه خود را مانند خودش دوست دارد و گلو وی را پاره می کند، اگر دین او به نظرش درست نباشد





سخن روز: 


انسان یک حیوان مذهبی است. انسان تنها جانور مذهبی است.  او تنها جانوری است که دین حقیقی دارد - چندین تای آنهم دارد. او تنها جانوری است که همسایه خود را مانند خودش دوست دارد و گلو وی را پاره می کند اگر دین او به نظرش درست نباشد. او در تلاش صادقانه برای صاف کردن راه برادرش به سعادت و بهشت، از جهان گورستانی ساخته است.... حیوانات بالاتر مذهب ندارند. و به ما گفته شده که آنها برای رفتن به آخرت به حساب نمی آیند. در شگفتم که چرا؟ بنظر می رسد سلیقه پرسش برانگیزی است.


"مارک تواین" - نویسنده آمریکایی ماجراهای تام سایر و هاکلبری فین 


بازگردان: شکاک منطق


گزینهء مکان در زیر نوشتار، زادگاه مارک تواین را روی نقشه گوگل نشان می دهد


Quote of Today: 


Man is a Religious Animal. Man is the only Religious Animal. He is the only animal that has the True Religion -- several of them. He is the only animal that loves his neighbor as himself and cuts his throat if his theology isn't straight. He has made a graveyard of the globe in trying his honest best to smooth his brother's path to happiness and heaven.... The higher animals have no religion. And we are told that they are going to be left out in the Hereafter. I wonder why? It seems questionable taste.


 - Mark Twain -

۱۳۹۰ مرداد ۳, دوشنبه

شبی با خیام: (۲)




گر من ز می مغانه مستم هستم / گر کافر و گبر و بت پرستم هستم / 
هر طایفه ای بمن گــمـانی دارد / من زان خودم، چنان که هستم هستم /


* ویرایش دیگر مصرع دوم بیت اول: گر عاشق و رند و می پرستم ، هستم /
*فرتور: پوشش نسخهء انگلیسی رباعیات 


حقیقت اینکه یک ایماندار از یک فرد شکاک شادتر است بیشتر از آن نیست که بگوییم یک مست از یک فرد هوشیار شادتر است.





سخن روز:


حقیقت اینکه یک ایماندار از یک فرد شکاک شادتر است بیشتر از آن نیست که بگوییم یک مست از یک فرد هوشیار شادتر است.


 "جورج برنارد شاو"


بازگردان: شکاک منطق


Quote of Today:


The fact that a believer is happier than a skeptic is no more to the point than the fact that a drunken man is happier than a sober one.


 — George Bernard Shaw

۱۳۹۰ مرداد ۲, یکشنبه

شبی با خیام: (1)




                       قومی متفکرند اندر ره دین / قومی به گمان فتاده در راه یقین /


 می ترسم از آنکه بانگ آید روزی / کای بی خبران راه نه آن است و نه این! /


* فرتور (عکس): نقش پوشش نسخهء انگلیسی رباعیات خیام...

بیلی کونولی- شوخی با همه ادیان +۱۸

  • بیلی کونولی بازیگر و کمدین زاده شده در اسکاتلند که چهره وی در فیلمهای آخرین سامورایی و ایکس فایل شناخته شده است. وی به شوخی با همهء ادیان می پردازد.



دین! در جهانی که توسط خود دین پاره پاره شده است به انسانها امید می دهد.




سخن روز:

دین! در جهانی که توسط خود دین پاره پاره شده است به انسانها امید می دهد.

 "جان استوارت"

* جان استوارت کمدین و مجری برنامه معروف دیلی شو در یک خانواده یهودی آمریکا بزرگ شده است.


بازگردان: شکاک منطق

Quote of Today:


.Religion. It's given people hope in a world torn apart by religion



- Jon Stewart -


۱۳۹۰ مرداد ۱, شنبه

پیامدهای گسترش پاپولاریسم بنیادگرایانه در جهان، اینبار نروژ و بنیادگرایی مسیحی- راست افراطی



رخداد ناگوار بمب گذاری و تیراندازی در نروژ زنگ خطر را در گوش انسانهای آزاده به صدا در آورد. این رخداد گوشزد کرد که تنها بنیادگرایی اسلامی نیست که خطرناک است، بلکه هرگونه بنیادگرایی می تواند وسیله ای برای رنج و کشتار انسانهای بی گناه شود. اینبار تروریست یک خودی بود، یک مسیحی تندرو که طرفدار دیدگاه راست افراطی بود.


*اگر به قسمت مکان زیر نوشتار بروید، مکان دقیق این رخداد را در نروژ روی نقشه گوگل نشان می دهد.


چند سال اخیر شاهد رشد بیش از پیش اندیشه های نژاد پرستانه و در نتیجه حزب های راستگرای افراطی در جای جای اروپا بوده ایم.  نتیجه این افراط گرایی رشد بیش از پیش مسیحیت تندرو و اسلام ستیز در امریکا و اروپا بوده است. پس از ۱۱ سپتامبر و رخدادهای  همسان آن در اروپا (بمب گذاری در اسپانیا و انگلیس) این مسلمانان تندرو و تروریست بودند که خوراک تبلیغاتی این دیدگاه را تامین می کردند و در مقابل عملکرد تندروی این دیدگاه و اسلام ستیزی آنها (برای نمونه کشیدن و چاپ کاریکاتورهای ضد اسلام  در روزنامه های دانمارک و دیگر کشورهای اروپایی یا ساختن فیلم فتنه توسط "خیرت ویلدرز" سیاستمدار افراطی هلندی) نیز خوراک تبلیغاتی بنیادگرایان اسلامی می شد. به زبان دیگر چرخهء بسته ای ایجاد شده بود که بنیادگرایان از دو سوی میدان یکدیگر را خوراک تبلیغاتی می دادند و تقویت می کردند و دود این آتش به چشم شهروندان عادی و مسلمان ساکن در اروپا می رفت.





بنیادگرایان افراطی مسیحی و نژاد پرست غرب همیشه خود را قربانی بنیادگرایی اسلامی می خواندند و جلوگیری از ورود بیشتر مردمان شرق به ویژه مسلمانان به اروپا و حتی سخت کردن شرایط زندگی برای آنها را تنها راه رستگاری تمدن غرب در برابر هجوم اسلام می دانستند. اما رخداد خونین دیروز نشان داد که اینگونه تبلیغات افراطی آن روی دیگر سکه نیز دارد. تبلیغات پاپولیستی و احمدی نژاد گونه بر ضد خارجی ها و به ویژه مسلمانان بیشترین تاثیر را روی لایه های کم سواد و عامی اروپایی گذاشته و آنها را روز به روز افراطی تر و نژاد پرست تر کرده است و رفته رفته بصورت ناهنجاری های اجتماعی نمود یافت. زد و خوردهای خیابانی، آزار شهروندان به اصطلاح "کله سیاه" و دیگر ناهنجاری های اجتماعی در سطحی کوچک نمایان شد، اما گویا دولتمردان  کشورهای اروپایی این خطر را دست کم گرفته بودند تا اینکه دیروز ۲۲ جولای سال ۲۰۱۱ میلادی ورق برگشت و دمل چرکینی که در زیر پوست جامعه غرب رشد کرده بود، سر باز کرد. جامعه غرب هنوز در شوک بسر می برد اما وقتی از این شوک خارج شود باید ساختار اندیشه و سیاست گذاری خود را دگرگون سازد و بیش از پیش به سکولاریسم و نبرد با بنیادگرایی از هر گونه خود بپردازد.     

بار دیگر، آنجا که دین رنج می دهد، دانش درمان می کند.





بار دیگر در قرن ۲۱ شاهد رنج مردمان روی زمین از بنیادگرایی دینی بودیم، اما اینبار در یکی از دموکرات ترین کشورهای جهان (نروژ) و مسیحیت نقش اصلی را بازی کرد. زمان بیداری فرا رسیده و مفهومی نوین از جامعهء سکولار بسازیم. 

"کانون آگنوستیک ها و آتئیست های ایرانی" در برگه فیس بوکی ریچارد داوکینز 


۱۳۹۰ تیر ۳۱, جمعه

صادق هدایت و جایگاه دین در اندیشه او...

 
 سخن روز: 
معلوم است امروزه اگر کسی بطلان افسانه های مذهبی را ثابت نماید چندان کار مهمی نکرده است، زیرا از روی علوم خود به خود باطل شده است.

"زنده یاد صادق هدایت"